
سید محمد جواد میرخباز
.۹ آبان ۱۴۰۴
در فضای پرشتاب و رقابتی کسبوکارهای امروز، دانش زبانی تنها به مهارتهای پایهای مثل مکالمه یا گرامر محدود نمیشود. یکی از مهمترین و درعینحال نادیدهگرفتهشدهترین بخشهای یادگیری زبان دوم، تسلط بر واژگان تخصصی مالی و تجاری است. این واژگان نقش محوری در موفقیت فردی و سازمانی ایفا میکنند — چه در مذاکرات، چه در قراردادها و چه در ارتباطات روزمرهی تجاری.
بر خلاف تصور رایج، این نوع واژگان تنها مختص حسابداران، تحلیلگران مالی یا مدیران فروش نیست. امروز حتی یک فروشنده در اینستاگرام، یک تولیدکننده محلی، یا یک طراح فریلنسر نیز نیاز دارد درباره مفاهیمی مثل قیمتگذاری، پرداخت، تخفیف، سود، هزینهها و فاکتور صحبت کند یا آنها را درک کند — بهویژه زمانی که با مشتری یا تامینکنندهی خارجی در ارتباط است.
از سوی دیگر، با گسترش حضور ایران در تجارت منطقهای و بینالمللی، فرصتهای جدیدی در حوزه صادرات، فروش آنلاین بینالمللی، شرکت در نمایشگاهها و حتی واردات کالا و تجهیزات به وجود آمده است. در همه این تعاملات، زبان مشترکِ کسبوکار جهانی، انگلیسی تجاری است. اما این زبان صرفاً ترجمهی لغتبهلغت نیست؛ بلکه درک اصطلاحات رایج، ساختارهای پرکاربرد و توانایی استفاده از آنها در متن و گفتار است.
در این مقاله، قصد داریم واژگان کلیدی در ۵ حوزه پرکاربرد را معرفی و بررسی کنیم:
· واژگان مرتبط با قیمتگذاری و نرخها
· اصطلاحات مربوط به پرداخت و روشهای انتقال وجه
· واژههای رایج در تخفیفها و پیشنهادهای ویژه
· زبان تخصصی مرتبط با سود، درآمد و تحلیلهای مالی
· واژگان مربوط به زیان، هزینهها و مدیریت مالی منفی
این مقاله، نهفقط برای زبانآموزانی که به دنبال ارتقاء سطح دانش تخصصی خود هستند، بلکه برای تمام فعالان اقتصادی، تولیدی، صادراتی و فروشگاهداران آنلاینی طراحی شده که میخواهند ارتباط مؤثرتری با بازار جهانی داشته باشند.
در فرآیند فروش و مذاکرههای تجاری، چه در سطح خردهفروشی و چه در صادرات و واردات، واژگان مربوط به قیمتگذاری نقش اساسی دارند. انتخاب درست این واژهها در مکاتبات، ایمیلها، کاتالوگها یا هنگام صحبت با مشتریان خارجی، تأثیر مستقیمی بر شفافیت ارتباط، اعتماد طرف مقابل و موفقیت معامله دارد. به همین دلیل، زبانآموزانی که در حوزه فروش، بازرگانی یا حتی مدیریت تولید فعالیت میکنند، باید با این اصطلاحات آشنا باشند.
یکی از اصلیترین واژهها، کلمهی Price است که به معنای قیمت فروش کالا به مشتری است. برای مثال، در جملهی
“.The price of this fabric is $15 per meter”
یعنی "قیمت این پارچه ۱۵ دلار برای هر متر است"، از price برای اعلام قیمت استفاده شده است.
در مقابل، Cost به معنای هزینه تولید یا تأمین کالا است. مثلاً:
“.The cost of production has increased due to raw material prices”
یعنی "هزینه تولید بهدلیل افزایش قیمت مواد اولیه بالا رفته است".
واژه Rate بیشتر در خدمات یا نرخهای تبدیل ارز کاربرد دارد. مثلاً:
“.The hourly rate for consulting is $50”
یعنی "نرخ ساعتی مشاوره ۵۰ دلار است".
اصطلاح Quotation یا Quote به پیشفاکتور یا نرخ پیشنهادی گفته میشود. این واژه معمولاً در مکاتبات رسمی B2B برای اعلام قیمت تعداد مشخصی از کالا یا خدمات استفاده میشود. مانند:
“?Could you please send us a quotation for 1,000 printed T-shirts”
یعنی "ممکن است لطفاً پیشفاکتور برای ۱۰۰۰ عدد تیشرت چاپی برای ما ارسال کنید؟"
Unit price به معنای قیمت واحد برای یک کالا است و در سفارشهای عمده، معمولاً کاهش پیدا میکند. جمله زیر نمونهای از کاربرد آن است:
“.The unit price drops if you order more than 500 pieces”
یعنی "قیمت واحد کاهش مییابد اگر بیش از ۵۰۰ عدد سفارش دهید".
و در نهایت، Markup به درصدی از افزایش قیمت نسبت به هزینه گفته میشود که برای سوددهی در نظر گرفته میشود.
برای مثال:
“.We apply a 25% markup on all imported items”
یعنی "ما روی تمام اقلام وارداتی، ۲۵ درصد افزایش قیمت اعمال میکنیم".
✅ نکته حرفهای: در مکاتبات رسمی بین کسبوکارها، استفاده از واژههایی مانند quotation بهجای price حرفهایتر و رسمیتر تلقی میشود.
پرداخت در فرآیند تجارت، مهمترین نقطه اتصال بین فروشنده و خریدار است. این مرحله، تعیینکننده اعتماد دو طرف، جدیت همکاری، و مدیریت نقدینگی کسبوکارهاست. اگر واژگان مربوط به پرداخت بهدرستی در مکاتبات، قراردادها یا مذاکرات حضوری استفاده نشوند، نهتنها باعث سوءتفاهم و اختلال در انجام تراکنش میشود، بلکه ممکن است منجر به تأخیر، جریمه، فسخ قرارداد یا حتی آسیب به اعتبار شرکت شما در بازارهای بینالمللی گردد.
در مکاتبات تجاری (مثل ایمیلهای پرداخت، صدور فاکتور، مذاکرات قرارداد) و در جلسات مالی، تسلط به واژگان این بخش باعث میشود حرفهایتر بهنظر برسید، شرایط بهتری مذاکره کنید و از حقوق مالی خود آگاهانه دفاع نمایید. همچنین اگر در بخش فروش بینالملل، واردات یا مدیریت مالی فعالیت میکنید، این واژهها برای کار شما ضروری هستند.
در ادامه، برخی از پرکاربردترین واژهها در زمینه پرداخت را با مثالهای کاربردی بررسی میکنیم:
· Payment (پرداخت): واژهی اصلی و عمومی برای اشاره به پرداخت پول.
مثال:
“.Payment is due within 30 days”
پرداخت باید ظرف ۳۰ روز انجام شود.
· Invoice (فاکتور): سند رسمی شامل مشخصات کالا، تعداد، قیمت و شرایط پرداخت.
مثال:
“.We issued an invoice on July 5”
ما در تاریخ ۵ جولای فاکتور صادر کردیم.
· Advance Payment (پیشپرداخت): بخشی از مبلغ کل که قبل از شروع پروژه یا ارسال کالا پرداخت میشود.
مثال:
“.A 30% advance payment is required before production starts”
۳۰ درصد مبلغ باید به عنوان پیشپرداخت قبل از شروع تولید پرداخت شود.
· Installment (قسط): پرداخت تدریجی مبلغ کل در چند مرحله.
مثال:
“?Can I pay in monthly installments”
آیا میتوانم مبلغ را ماهانه و بهصورت اقساطی پرداخت کنم؟
· Wire Transfer (حواله بانکی): یکی از روشهای رایج پرداخت بینالمللی از طریق بانک یا سیستمهایی مثل SWIFT.
مثال:
“.Please send the payment via wire transfer”
لطفاً مبلغ را از طریق حواله بانکی ارسال کنید.
· Due Date (تاریخ سررسید): تاریخی که پرداخت باید تا آن زمان انجام شود.
مثال:
“.The due date for this invoice is next Friday”
تاریخ سررسید این فاکتور جمعه آینده است.
📌 اصطلاح مهم: “Net 30”
یعنی پرداخت باید حداکثر ۳۰ روز پس از تاریخ فاکتور انجام شود. به همین ترتیب:
· Net 15 = پرداخت در ۱۵ روز
· Net 60 = پرداخت در ۶۰ روز
این اصطلاحات در بسیاری از فاکتورها یا قراردادهای B2B دیده میشوند و دانستن آنها برای درک شرایط پرداخت بسیار مهم است.
✅ نکته کاربردی:
در مکاتبات رسمی با مشتریان بینالمللی، استفاده از عبارتهایی مانند:
· “.Please confirm the payment terms”
· “.The invoice will be sent upon order confirmation”
باعث میشود هم حرفهایتر به نظر برسید و هم ابهام احتمالی از بین برود.
“.Please confirm the payment terms”
🔹 ترجمه فارسی:
«لطفاً شرایط پرداخت را تأیید کنید.»
🔹 کاربرد:
این جمله معمولاً در ایمیلهای رسمی و مکاتبات تجاری استفاده میشود، وقتی که شما میخواهید مطمئن شوید طرف مقابل با شرایط پرداخت (مثلاً پیشپرداخت، اقساط، مهلت پرداخت، نحوه پرداخت و...) موافق است و آن را تأیید میکند.
“.The invoice will be sent upon order confirmation”
🔹 ترجمه فارسی:
«فاکتور پس از تأیید سفارش ارسال خواهد شد.»
🔹 کاربرد:
این جمله بیان میکند که ابتدا باید سفارش توسط خریدار تأیید شود (مثلاً از نظر تعداد، قیمت، مدل و...) و سپس فاکتور رسمی برای پرداخت صادر خواهد شد. این جمله روند استاندارد در بسیاری از معاملات بینالمللی است.
اگر بخواهیم تنها یک ابزار ارتباطی برای فعالیت حرفهای در بازارهای بینالمللی معرفی کنیم، آن ابزار چیزی نیست جز زبان تخصصی تجارت و در قلب آن، واژگان مالی و پرداخت قرار دارد.
فرقی نمیکند صادرکنندهای باتجربه باشید یا صاحب یک فروشگاه آنلاین تازهکار؛ اگر نتوانید درباره قیمت، شرایط پرداخت، صدور فاکتور یا پیشپرداخت بهدرستی ارتباط برقرار کنید، یا معاملهای از دست میرود، یا سودی که باید میبردید کاهش مییابد.
دانستن واژگان پایهای مانند price، invoice، quote، wire transfer یا مفاهیمی مثل Net 30 به شما کمک میکند تا نهتنها حرفهایتر دیده شوید، بلکه در مذاکرات دست بالا را داشته باشید.
از سوی دیگر، اگر با مشتریان خارجی یا پلتفرمهای بینالمللی در ارتباط هستید (مانند آمازون، علیبابا یا پلتفرمهای B2B)، تسلط به این واژگان یک ضرورت واقعی است، نه صرفاً یک امتیاز اضافه.
🎯 به خاطر داشته باشید:
ارتباط شفاف مالی = اعتماد بیشتر + درآمد بالاتر + رشد پایدار کسبوکار.
📚 اگر میخواهید این واژگان را در موقعیتهای واقعی تمرین کنید (مثل مکاتبه تجاری، صدور پیشفاکتور، ایمیل فروش یا قرارداد رسمی)، حتماً به دوره تخصصی زیر از لینگولینک سر بزنید:
🔗 دوره صوتی انگلیسی مکاتبات تجاری
در این دوره، تمام این واژگان را در بستر واقعیِ تجارت بینالملل تمرین میکنید، نه فقط در حد حفظ لغت.
از تکنیکهای مکاتبه، تا شبیهسازی مذاکرات مالی — همه در یک پکیج کاربردی برای بازرگانان، فریلنسرها، فروشندگان آنلاین و مدیران کسبوکار.
📩 اگر تجربهای از مذاکره مالی به زبان انگلیسی داشتید یا سوالی درباره اصطلاحات پرداخت دارید، در بخش نظرات برای ما بنویسید!
از این نویسنده